تمایل به دیدن جهان از بالا، فراتر از فرهنگ ها و زمان ها و انگیزه ای تقریباً غریزی برای جستجوی افق های جدید، به دست آوردن دیدگاه تازه، و لحظه ای قدم گذاشتن بیرون از زندگی روزمره است. برج های مشاهده تجسم این تمایل هستند. آنها چه در جنگل ها، کوهستان ها، پارک های شهری، یا مناظر ساحلی ساخته شده باشند، ما را به مکث، نگاه دقیق، و کشف محیط اطراف دعوت می کنند.
این سازه ها چیزی فراتر از منظره ارائه می دهند؛ آنها تجربه را ارائه می دهند. همانطور که از پله ها یا سطوح شیب دار این برج ها بالا می رویم، بدن ما در یک آیین گذار – از زمین به آسمان – شرکت می کند.
برج های مشاهده اهداف مختلفی را دنبال می کنند: آنها می توانند نشانه هایی نمادین در چشم انداز، نقاط جهت یابی دیداری، فضاهایی برای تنهایی و تفکر، یا مکان هایی برای گردهمایی و بازی باشند. آنها برخی بازدیدکنندگان را در امتداد مسیرهایی هدایت می کنند که به تدریج چشم انداز را آشکار می سازند و سفری حسی و تأمل برانگیز ایجاد می کنند؛ برخی دیگر فرم های جسورانه ای را در بر می گیرند که کنجکاوی را برمی انگیزند و عمل بالا رفتن را به یک ماجراجویی کوچک تبدیل می کنند. آنها همچنین فضاهایی برای مکث از سرعت زندگی شهری، حجم زیاد اطلاعات، و عجله زندگی مدرن هستند.
برج های مشاهده که از موادی مانند چوب، فولاد، یا بتن ساخته شده اند، با محیط اطراف خود ارتباط برقرار می کنند. این فقط در مورد تکنیک های ساخت و ساز نیست، بلکه در مورد نحوه شکل دهی به تجربه است: سازه های سبک و مارپیچ با محیط طبیعی ادغام می شوند، در حالی که فرم های هندسی چشمگیر مانند تندیس هایی در چشم انداز خودنمایی می کنند. با این حال، مهم نیست از چه چیزی ساخته شده اند، همه این برج ها یک حرکت اساسی مشترک دارند: بالا بردن نگاه – و همراه با آن، تخیل، حافظه، و اندیشه.
این برج ها برای ایجاد سکوت، سکون، و ارتباطی عمیق با چشم انداز طراحی شده اند. سفر به بالا به اندازه مقصد، معنادار است: سطوح شیب دار ملایم، پله هایی با فاصله مناسب، و نماهای جزئی، ریتمی مراقبه ای ایجاد می کنند که مشاهده ای آرام و دقیق را فرا می خواند. اینها پروژه هایی هستند که بر تجربه حسی و عاطفی بازدیدکننده تأکید دارند و اغلب به طور ظریفی با محیط طبیعی اطراف ترکیب می شوند.
منبع: عصر ایران