Chidaneh.com placeholder image

عادات معماران و طراحان موفق!

به قلم: تحریریه چیدانه

اطلاعات معماری: هر فرایند طراحی یک معمار یا یک طراح کاملا منحصربه‌فرد و شخصی است. برای مثال، وقتی می‌خواهید پروژه‌ای را آغاز کنید از یک سری ابزار خاص استفاده می‌کنید. فرد دیگری ممکن است ابزار مورد علاقه‌اش یک مداد با یک خودنویس سبک و متوسط در کنار یک دفتر طراحی شطرنجی باشد و در نهایت از مدادی HB استفاده کند که نه خیلی نرم است و نه خیلی سخت. کسی هم ممکن است علاوه بر این‌ها از یک تخته‌شاسی هم استفاده کند.

اگرچه عادات هر معمار شخصی و منحصر به خلقیات و ویژگی‌های رفتاری اوست، اما بسیاری از عادات هستند که در اکثر معماران موفق مشترکند. در این مطلب هشت عادت (از تعداد زیادی از عادات مختلف) را که در طول فرایند طراحی معماران را به سمت موفقیت هدایت می‌کند به شما معرفی می‌کنیم.

چوب و هنر

1. آن‌ها داستان‌های شنیدنی تعریف می‌کنند.

خاطرات ما از مکان‌ها به طور ذاتی و به طور ماندگار با داستان‌ها پیوند خورده‌اند. خانه‌ای که داستانی از یک مشتری خاص، در یک مکان خاص، و در یک زمان خاص را تعریف و بازگو می‌کند تجربه را غنی می‌سازد و به آن معنا و دلیلی برای بودن می‌دهد.

به معماران در همان ابتدای آموزش طراحی در مدارس یاد داده می‌شود که پروژه خود را با استفاده از یک روایت (داستان) تصور و تجسم بخشند، روایتی که به طور سنتی به آن parti می‌گویند.

یک parti به نوعی مانند کتاب قانون است و نوع خوب و درست آن به ما این امکان را می‌دهد که در زمانی که در فرایند طراحی پروژه احساس سردرگمی می‌کنیم به آن رجوع کنیم و راه درست را پیدا کنیم. parti به اندیشه‌ها و ایده‌های ما نظم می‌دهد و به ما می‌گوید که چگونه بهترین داستان را از طریق طراحی‌مان به یک پروژه پیوند دهیم.

 

روایت می‌تواند از یک عنصر خاص جریان بگیرد- مثلا از یک درخت مورد علاقه که نیاز به حفظ و نگهداری دارد یا چیزی عمومی‌تر مانند «تمام اتاق‌های خانه باید از نور طبیعی بهره ببرند.» روایت می‌تواند از درخواست ویژه مشتری نمایان شود: «لطفا در هیچ کجا از رنگ سفید استفاده نکنید.» یا از شکل پارکینگ ساختمان. این روایت را می‌توان در هر سطح مشکلات موجود در فرایند طراحی به کار برد، حتی در یک بازسازی یا نوسازی که شاید یک پروژه بزرگ به حساب نیاید.

یافتن یک ایده بزرگ و هدایت‌کننده و خلق داستانی پیرامون این ایده باعث می‌شود تا هر تصیمی در فرایند طراحی بامعنا و متناسب باشد.
 

2. آن‌ها خطر می‌کنند.

خطر کردن برای انجام کاری خارج از روال عادی کارها بخشی از یک کار خلاقانه است. دوباره فکر کردن، دوباره تصور کردن، با ابزار جدیدی کار کردن، و پیدا کردن راه‌های جدید برای همان کارهای قدیمی می‌تواند بخشی از این خطر کردن باشد. البته این حرف‌‌ها به این معنی نیست که هر چیزی نیازمند نوآوری یا یک عمل برجسته است، بلکه نگاه کردن به یک مسئله از زاویه‌ای دیگر معمولا باعث بروز راه‌حل‌های جالبی می‌شود که در یک فرایند کاری استاندارد به آن‌ها هیچ اعتمادی نمی‌شود.
 

در این عکس یک راه‌حل‌ که بسیار خلاقانه را می‌بینید: ‌یک در 5/2 متری. درهای استاندارد 80/1 متر مساحت دارند، 20 سانتی‌متر ارتفاع و 90 سانتی‌متر عرض، و تقریبا با ابعاد بدن انسان هماهنگی دارند. ما عادت به دیدن یک در در چنین ابعادی داریم. در این عکس این در 5/2 متر شده است و این تفاوت سریعا به چشم می‌آید. فقط عمل باز کردن این در است که شما را مجبور می‌کند تا وزن و ارتفاع آن را احساس کنید.

مطمئنا درهای 5/2 متری قیمت بیش‌تری دارند، اما چنین کاری یک عنصر طراحی استاندارد را از عنصری عادی به عنصری استثنایی و خاص ارتقا می‌دهد. درهای مرتفع‌تر باعث ورود نور بیش‌تری به فضا شده و تناسب‌های آن‌ها باعث می‌شود تا یک فضای کوچک، مانند این راهرو، تغییر کرده و بزرگ‌تر از آن چیزی که هست به نظر برسد.  از این طراحی در فضاهایی که دارای سقف مرتفعی هستند باعث میشود تا فضای کلی بازتر و شاداب‌تر به نظر برسد.
 

3. آن‌ها به جزئیات توجه می‌کنند.

هر معماری در ذهن خود به دنبال راه‌حلی برای مشکلات می‌گردد؛ اما شیوه‌ای که او برای حل این مشکلات پیدا می‌کند است که یک معمار خوب را از یک معمار بد متمایز می‌کند.
مشکل نرده‌های راه‌پله را به شیوه‌های مختلف زیادی می‌توان حل کرد اما در این‌جا (عکس بالا)، طراح از یک بیان مینی‌مالیستی و ظاهرا ساده استفاده کرده است. رنگ خاکستری کابل‌های نازک که از جنس استیل ضدزنگ هستند با پله‌های بتنی کاملا در تناسب است و اتصال آن‌ها بسیار ظریف و با توجه زیاد به جزئیات انجام شده است.

جزئیات بسیار مهم هستند زیرا معمولا بیش از هر چیزی ما را به خود جذب می‌کنند، به ویژه در فضاهایی که روزانه در آن‌ها حضور داریم. عنصری که با استفاده از آن تمام اجزای یک فضا در کنار هم در یک ساختار نظام‌مند قرار می‌گیرد جزئیات است.
 

خلق آن چیزی که معماران به آن «خانواده‌ای از جزئیات» می‌گویند باعث یکپارچگی و یکدستی پروژه می‌شود. الگوی افقی الوارهای چوبی روی دیوار اشاره‌ای به شکل دیوار بتنی در سمت چپ است. اگرچه این دو دیوار از دو ماده مختلف ساخته شده‌اند، اما با یک زبان مشترک حرف می‌زنند. همین کار را می‌توان در سخت‌افزارهایی که در یک پروژه استفاده می‌شود به کار گرفت، برای مثال می‌توان همه دستگیره‌های درها را از یک دستگیره خاص از جنس استیل ضدزنگ انتخاب کرد یا همه ادوات لوله‌کشی را زاویه‌دار کار کرد و جنس همه آن‌ها را از نیکل صیقل‌خورده انتخاب کرد.

4. آن‌ها کارها را ساده می‌کنند.

نقاش معروف هانس هوفمان (Hans Hofmann) می‌گوید: «توانایی در ساده کردن یعنی حذف عناصر غیرضروری تا زمانی که عناصر ضروری ظاهر شوند.» گاهی ما اجازه می‌دهیم تا پیچیدگی در فرایند کار وارد شود. معماران یاد می‌گیرند که اجزای غیرضروری را حدف کرده و فقط اجزای ضروری را نگه ‌دارند. اگر عنصری کارایی ندارد قاعدتا از بازی کنار گذاشته می‌شود.

حوزه‌هایی هستند که عمل ساده کردن باعث می‌شود تا طراحی قدرتمندتر به نظر برسد. تعدادی از این حوزه‌ها عبارتند از:

·        شکل‌های ساده: آن‌ها معمولا قیمت کم‌تری دارند، راحت‌تر ساخته می‌شوند، و ظاهر زیباتری دارند.

·        یک پالت متریالی ساده: نهایتا دو یا سه ماده. نقشه‌ها و طراحی‌ها تعیین می‌کنند که از هر ماده چقدر باید استفاده شود. با تنوع بخشیدن در سطوح و ظاهر مواد- از نرم تا زبر- شما می‌توانید بدون ایجاد پیچیدگی به تنوع دست یابید.

·        گچ‌بری‌های ساده (یا عدم استفاده از گچ‌بری)

·        پنجره‌های ساده: پنجره‌هایی با دو اندازه مختلف انتخاب کنید. یکی با دهانه‌های بزرگ و یکی با دهانه‌هایی کوچک.

·        بین مصالحی که در معرض دید هستند و به چشم می‌آیند ارتباط ایجاد کنید. اجرای اتصال‌های مخفی معمولا هزینه‌بر و سخت است.

5. آن‌ها نظم برقرار می‌کنند.

طراحان ترجیح می‌دهند اصول نظم‌دهنده را در هر کاری و در هر سطحی اعمال کنند.

به طور طبیعی، نیاز به نظم خود نیازمند سلسه‌مراتب است، که اصولا این امر به این معنی است که شما باید در مورد این‌که چه عنصری مهم‌ترین عنصر پروژه است تصمیم بگیرید تا عناصر دیگر طبق آن تغییر کنند.

من وقتی یک پروژه جدید طراحی را آغاز می‌کنم، معمولا سه عنصر اصلی را ارزیابی می‌کنم: سایت ساختمان (موجود یا جدید)، مشتری، و بودجه. سپس مفهوم و ایده کلی کار را براساس یکی از این سه عنصر که در این پروژه از اهمیت بیش‌تری برخوردار است تعیین می‌کنم، و شروع به ساخت روایتی پیرامون این عنصر اصلی می‌کنم. از همین جاست که نظم شکل می‌گیرد.
صرف نظر از این عنصر اصلی، همیشه ایده‌ای پیرامون سایت پروژه شکل می‌گیرد. من معمولا سعی می‌کنم بفهمم که کدام ویژگی‌ سایت (منظره، توپوگرافی، یا ساختارهای دیگر) از همه مهم‌تر است.
 

پیش از آن‌که در مورد این‌که ساختمان قرار است چه شکلی شود (فرم) تصمیم بگیریم، ما باید خوب فکر کنیم و فضاهای موجود در سایت، از عمومی‌ترین فضاها تا خصوصی‌ترین‌ِ آن‌ها، را نظم دهیم و در مورد نحوه رسیدن به این اهداف و توالی قرار گرفتن فضاها در ساختمان به نتیجه برسیم.
در فرایند نوسازی یک ساختمان معمولا اصول نظم‌دهی براساس چیزهایی که ساختار فعلی فاقد آن است تعیین می‌شود مانند نور طبیعی، فضا، ارتباط بین فضاهای بیرونی، و غیره. در بعضی از پروژه‌ها، من حتی به آینده دور هم فکر می‌کنم و بر این اساس یک دستورالعمل تهیه می‌کنم که بر اساس آن نوسازی و بازسازی‌های آینده این پروژه طبق این دستورالعمل انجام شود.

خواندن کتاب مصور معماری: فرم، فضا، و نظم (Architecture: Form, Space and Order) اثر فرانسیس چینگ (Francis Ching) را به هر دانشجوی سال اول رشته معماری توصیه می‌کنم. این کتاب برای من بسیار الهم‌بخش بود، به ویژه در زمینه نظم در معماری.

6. آن‌ها تکرار می‌کنند، تکرار می‌کنند، و باز هم تکرار می‌کنند.

تکرار در معماری بسیار اثربخش است. عناصر تماتیک مشترک که بارها و بارها تکرار می‌شوند به ارتقای عادت قبلی ما در ایجاد نظم کمک می‌کنند. پنجره‌ها، درها، ستون‌ها، تیرها، مواد و مصالح، و غیره همگی بخشی از نظم طبیعی ساختمان هستند.

تکرار به معنای بیهودگی و کسل‌ شدن نیست بلکه عنصری است که یک طراحی را یکدست و یکپارچه می‌کند. مواد و مصالح، الگوها، مختصات، و تناسب‌های تکرارشونده زیربناهای نظم هستند. قانون اصلی تکرار این است که در هر سه جزء هر چیزی دو جزء مفید ببینیم. اگر دو جزء خوب است، سه جزء عالی است.

 تکرار نه تنها از نقطه نظر اقتصادی معنادار است، بلکه مبنا و زمینه‌ای است که باعث می‌شود ما عناصر واقعا مهم را درک کنیم و بر اساس آن‌ها بنیانی برای عادت بعدی خود بسازیم.
 

7. آن‌ها قانون‌ها را می‌شکنند.

پیش نیاز این عادت، عادت قبلی است. وقتی ما یک الگوی تکرارشونده ایجاد کردیم، آن‌گاه قادر هستیم که در مورد این‌که در چه نقطه‌ای از فرایند طراحی از قوانین پیروی نکنیم تصمیم بگیریم. فرض کنید مجموعه‌ای از چند پنجره‌ در یک ردیف قرار گرفته‌اند. اکنون برای قرار دادن پنجره در محلی دیگر و عدم پیروی از قانون هم‌ردیف بودن پنجره‌ها باید دلیلی محکم و منطقی داشته باشیم. این دلیل می‌تواند وجود منظره یک درخت یا یک چشم‌انداز زیبا باشد.

با قرار دادن یک نظم تکرارشونده به عنوان اساس کار، عدم پیروی از قوانین معنای خاصی خواهد داشت. عدم پیروی از قوانین هم‌چنین باعث جلوگیری از یکنواخت شدن و ایستا شدن الگوهای تکرارشونده می‌شود.

این راه‌پله نمایانگر قدرت قانون‌شکنی است. به دقت به این راه‌پله و فضای پیرامون آن دقت کنید.

به طور سنتی، پله‌ها از تخته‌های بغل‌بند در حاشیه خود، پیشانی، و ترکیبی از نرده و حفاظ ساخته می‌شوند.

طراح این راه‌پله در تمامی این فرضیات سنتی تجدید نظر کرده است، قانون‌شکنی کرده و این راه‌پله را تبدیل به یک مجسمه هنری کرده است. راه‌پله از طبقه بالا آویزان شده است و تا میانه‌ها امتداد یافته است اما این راه‌پله با پله‌هایی بتنی‌ای کامل می‌شود که به صورت حجمی مجزا بر روی زمین قرار گرفته‌اند.
پیشانی پله‌ها باز است و و منظره پشت آن کاملا معلوم است، همچنین تخته‌های بغل‌بند چوبی هستند و نقش حفاظ راه‌پله را نیز بازی می‌کنند.
 

8. آن‌ها احساسات را درگیر می‌کنند.

در حالی که عناصر دیداری جذاب معماری حس بینایی افراد را به وجد می‌آورد، اما تجربه ما از معماری کاملا متفاوت است. به ما به عنوان یک معمار آموزش داده می‌شود تا هنگام طراحی به تمام حس‌هایمان فکر کنیم.

باز شدن در یک خانه به روی یک منظره زیبا همانقدر مهم است که دور نگه داشتن آن از صداهای ناخواسته یا بوی اقیانوس یا دیده شدن درخت سرو کنار پنجره.

معماران به تاثیراتی که مواد و مصالح گوناگون، مانند بتن که حسی سرد و چوب که حسی گرم دارد، ایجاد می‌کنند فکر می‌کنند. آن‌ها حتی به صدای ریزش باران بر روی یک پشت بام فلزی نیز فکر می‌کنند. 
 

فکر کردن به طراحی از یک نقظه نظر تجربی معمولا توانایی‌های معماری را نشان می‌دهد و باعث می‌شود تا زندگی در یک خانه راحت‌تر و خوشایندتر شود. معماران و طراحان خوب به نور و سایه، حرکت نور خورشید در سراسر روز، محل وزش باد، و محل سروصدای همسایه‌ها فکر می‌کنند و براساس آن‌ها ایده‌های خود را عملی می‌کنند. 

مطالب بیشتر: چگونه با یک معمار کار کنیم؟

چگونه کسب و کار شخصی خود را ایجاد کنیم؟

نرم افزار هایی که به کمک معماران می آیند

منبع: houzz | ترجمه شده توسط تحریریه چیدانه

واتس‌اپ تلگرام

دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه