نوعی دلتنگی وجود دارد که مخصوص کارهایی است که هرگز تجربه نکردهایم؛ موقعیتها و مکانهایی که در آنها قرار نگرفتهایم. این دلتنگی در نگاه اول عجیب به نظر میرسد، اما احتمالاً بسیاری از ما آن را تجربه کردهایم. مثل دلتنگی برای مادربزرگی که هرگز او را ندیدهایم، یا برای زادگاهی که حتی نامش را به ندرت شنیدهایم. من این حس را پس از تماشای فیلم مهمان مامان تجربه کردم؛ دلتنگی برای معاشرتی گرم و صمیمی با همسایهها، برای زندگی جمعی در فضایی که نقطه اتصالش میتواند حیاطی بزرگ با حوضی آبی باشد. دلتنگی برای آن تکاپو، صمیمیت و باهمبودن.
مهمان مامان یادآور همان روزهاست؛ یادآور سبک زندگی با معماری سنتی ایرانی، که در آن شور و جنبوجوشها به حیاط و ایوان میآمد. جایی که مسائل و مشکلات در وسط حیاط مطرح میشد و هر کس با همدلی و محبت، بخشی از آن را برمیداشت. مهمان مامان همان قطعه گمشده زندگی امروز ماست؛ بخشی از زندگی که مدرنیته آن را از میان برده است: یعنی زندگی جمعی.
بیشک شما هم روزگاری را به خاطر میآورید که بیشتر خانوادهها با پدربزرگ و مادربزرگهایشان زندگی میکردند؛ خانههای بزرگی که نوهها در حیاطش میدویدند، تابستانها حوضش پر از هندوانههای شیرین میشد، کودکان از درخت گوشه حیاط بالا میرفتند و در باغچهاش ریحان میکاشتند. عمارتهایی که درهایشان به حیاطهای بزرگ باز میشد و در هر اتاق یکی از فرزندان یا همسایگان زندگی میکرد. همه این زیباییها را معماری ایرانی برایمان فراهم میکرد؛ زیباییهایی که امروز بسیار کمرنگ شدهاند. حوضها، ایوانها، حیاطها، طاقچهها، باغچهها و درختها بخش جدانشدنی معماری ایرانی بودند. در تمام لحظات فیلم، ما در چنین فضاهایی قدم میزنیم و چشم و دلمان روشن میشود.
فیلم: مهمان مامان
کارگردان: داریوش مهرجویی
بازیگران: گلاب آدینه، حسن پورشیرازی، پارسا پیروزفر، امین حیایی، نسرین مقانلو و…
طراح صحنه: محسن شاهابراهیمی
سال ساخت: ۱۳۸۲
خلاصه داستان: مهمان مامان داستان خانوادهای است که در تنگنای مالی زندگی میکنند و در همین شرایط با مهمانی ناخوانده و رودرواسیدار مواجه میشوند. اینجاست که همسایهها با هم متحد میشوند تا آبروی خانواده حفظ شود و سفرهای آبرومند پهن گردد.
این فیلم یکی از محبوبترین آثار داریوش مهرجویی است که در سال ۱۳۸۳ اکران شد. مهمان مامان هجدهمین فیلم بلند این کارگردان نامدار بود که بر اساس کتابی از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شد. فیلم با استقبال گسترده روبهرو شد و توانست در بیستودومین جشنواره فیلم فجر، جایزه بهترین فیلم را به دست آورد. بازیهای درخشان بازیگران که بسیاری از آنها برنده جوایزی نیز شدند، همچنان بعد از سالها، جذابیت فیلم را زنده نگه داشته است. مهمان مامان از آن دست فیلمهایی است که پس از پایان، همچنان در ذهن و دل تماشاگر ادامه پیدا میکند؛ و این یعنی موفقیت واقعی.
بیانصافی است اگر نقش طراحی صحنه محسن شاهابراهیمی را در این موفقیت نادیده بگیریم. او برای این فیلم در جشنواره فجر نامزد شد و در جشن خانه سینما تندیس زرین بهترین طراحی هنری را دریافت کرد.
زندگی چند نسل در کنار هم، از دیرباز در فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه داشته است؛ فرهنگی که امکان تحقق آن، در معماری خانههای سنتی ایرانی فراهم میشد. لوکیشن مهمان مامان یکی از همین خانههاست؛ عمارتی قدیمی با حیاطی بزرگ و حوضی آبی در میانه آن. حیاط، حوض و ایوان از مهمترین عناصر معماری سنتی هستند؛ فضاهایی اجتماعی که بسیاری از رویدادهای داستان در آنها رخ میدهد. مهرجویی با بهرهگیری از این فضا توانست فرهنگ و سنت زندگی جمعی ایرانی را به زیبایی به تصویر بکشد.
یکی از نخستین سکانسهای فیلم در آشپزخانه آغاز میشود؛ جایی که یخچال و کابینت خالی و دیوارهای رنگورو رفته ما را با وضعیت اقتصادی خانواده آشنا میکند. آشپزخانه عفتخانم بسته و جدا از پذیرایی است؛ انتخابی که برای این شخصیت و سبک زندگی او بسیار مناسب بوده است. اگرچه در طراحی مدرن، آشپزخانه بسته گاه نقطهضعف تلقی میشود، در چنین فرهنگی یک مزیت محسوب میشود؛ چراکه به صاحبخانه احساس امنیت و راحتی میدهد. از آنجا که داستان فیلم نیز بر محور حفظ آبرو میگردد، این انتخاب بهترین هماهنگی را با روایت دارد.
سکانس درخشان جراحی ماهی بهاره در حوض و تلاش همه برای نجات آن، شاید نمادی از کل فیلم باشد. صحنهای که همه دور حوض جمع میشوند تا ماهی زخمی را درمان کنند؛ صحنهای که هم لبخندی به لبها میآورد و هم تلنگری کوچک میزند. تلنگری که یادآوری میکند، با وجود دشواریهای زندگی، هنوز میتوان به عشق، صمیمیت و مهربانی اندیشید. هنوز میتوان برای زخمی شدن یک ماهی دلنگران شد و برای بهبودش تلاش کرد. طراحی صحنه، نورپردازی زیبا و انتخاب زاویه مناسب، همه در خدمت این سکانس هستند.
توجه به مهمان و گستردن سفرهای رنگارنگ، یکی از شاخصههای فرهنگ ایرانی است. داریوش مهرجویی این سنت مهماننوازی را با معماری اصیل ایرانی درهم آمیخته است. گرد هم آوردن همسایهها و به تکاپو انداختنشان، انتقال آشپزخانه به حیاط، پیچیدن بوی غذا و گرما در فضا، کشیده شدن سفرهای بلند و رنگارنگ در ایوان خانه و نگاه رضایتبخش عفتخانم به سفرهای که پهن شده است، همگی جزئیاتیاند که بر جذابیت فیلم افزودهاند.
درنگ نکنید و در نخستین فرصت این فیلم را تماشا کنید. حتی اگر یک بار پیشتر دیدهاید، این بار فارغ از هر دغدغهای، از بازیهای درخشان و جزئیات بینظیر آن لذت ببرید. قول میدهم پشیمان نخواهید شد.
منبع: سلام ساختمان
سر سخت با لکه ها، راحت در شستشو