جاهای دیدنی قزوین فقط در اماکن تاریخی و زیارتگاه خلاصه نمیشود، اینجا روستاهایی دارد که پشتسرشان افسانهها گفته میشود. روستای زرگر آبیک یکی از روستاهای عجیب ایران است که با دیدن اهالی آن فکر میکنید، بدون پاسپورت وارد اروپا شدهاید.
روستای زرگر قزوین مردمانی با چشمهای رنگی و قدوقامتی شبیه به اروپاییها دارد و از کوچک تا بزرگشان به زبان رومانیایی صحبت میکنند.
این روستا بهعنوان یکی از جاذبههای گردشگری قزوین در نزدیکی شهرستان آبیک قرار گرفته و فاصله زیادی با تهران ندارد؛ پس برای سفر یک روزه در آخر هفته، انتخابی عالی خواهد بود. با وجود افسانههایی که از این روستا شنیده میشود.
روستایی در استان قزوین و نزدیکی شهرستان آبیک است که مردم آن اصالتی اروپایی دارند و حتی زبان اهالی روستا، فارسی هم نیست. آنها به یک زبان محلی غیر از فارسی و ترکی قزوینی مسلطاند که به آن «رومانو» میگویند.
مردمانی که در فاصلهای نزدیک به تهران زندگی میکنند؛ اما زبان آنها حتی فارسی و ترکی قزوینی نیست و ظاهرشان هم هیچ شباهتی به ایرانیها ندارد، روایتی عجیب است.
همین موضوع روستای زرگر رومانو را به یک معما تبدیل کرده. یکی از رازهایی که تا حالا برای آن جوابی پیدا نشده، چگونگی مقیم شدن افرادی در این منطقه مرکزی از ایران است که شباهت زیادی به ایرانیها ندارند.
مردم زرگر رومانو چشمانی آبی داشته و قد و هیکل آنها هم با معیارهای اروپایی مطابقت دارد. برای همین پژوهشهای مختلفی در مورد ادغام قوم ایرانی و اروپایی در این روستا انجام شده؛ اما هیچکدام از این پژوهشها نتیجهای نداشتهاند. آخرین سرشماری که در روستا انجام شده، به سال ۱۳۸۵ برمیگردد که جمعیت آن را ۷۵۰ نفر شامل ۱۸۲ خانوار تعیین کردند. روستای ۱۴ کیلومتری زرگر، پشت خط راهآهنی قرار گرفته که ایستگاهی در نزدیکی روستا نداشته و بیوقفه از روی ریل میگذرد.
اینجا خانهها ساده، با دیوارهای بلند و درهایی آهنی ساخته شدهاند. در نزدیکی روستای زرگر قزوین میتوانید باغهایی بزرگ را ببینید که در بهار و تابستان سرسبز و پُرمیوه است و سایه آنها امنترین جای دنیا برای استراحت است.
روستای زرگر در استان قزوین، شهرستان آبیک، بخش بشارت قرار دارد. زرگر که یکی از روستاهای اطراف قزوین در جهت شمال غربی است، حدود ۲۲ کیلومتری غربی شهرستان آبیک قرار گرفته و ۱۱۵ کیلومتر با تهران فاصله دارد. این روستا در ۶۷ کیلومتری شمال شرقی کرج قرار گرفته و به همین دلیل میتواند یک جاذبه گردشگری جذاب برای ساکنان استانهای تهران و کرج باشد.
شهر قزوین هم با فاصلهای ۵۱ کیلومتری در شمال غربی روستای زرگر قرار گرفته و اهالی تاکستان هم با فاصلهای ۱۰۰ کیلومتری در غرب زرگر ساکن است. منطقه الموت بهعنوان یکی از مهمترین جاهای دیدنی استان قزوین در فاصله ۱۰۸ کیلومتری شمال روستای زرگر قزوین قرار دارد. اگر به کوهنوردی هم علاقه دارید و علمکوه قزوین برای شما جذاب است، باید بدانید که این کوه در ۲۶۰ کیلومتری شمال شرقی روستا قرار دارد.
قزوین و کرج بهعنوان استانهایی که نزدیک به تهران است، معمولا بهترین انتخاب برای ساکنان پایتخت برای سفرهای یکروزه خواهند بود.
اگر از سمت تهران راهی سفر به زرگر قزوین میشوید، باید حدود ۱۱۵ کیلومتری را در آزادراه تهران-کرج و بعد از آن آزادراه کرج-قزوین رانندگی کنید تا به آبیک برسید.
بعد از اینکه از آبیک رد شدید، باید حدود ۱۵ کیلومتر دیگر را در آزادراه کرج-قزوین رانندگی کنید تا به مسیری فرعی برسید. اگر با ماشین خودتان سفر میکنید، در حاشیه راه فرعی یک دشت شقایق زیبا وجود دارد که باید ببینید.
حالا وارد جاده فرعی شوید و به مسیرتان ادامه دهید تا تابلوی آبیرنگ روستای زرگر را ببینید.
بازدید از روستای زرگر سفری یکروزه است و زمان زیادی از شما نمیگیرد؛ البته اگر در شهرهای اطراف قزوین و آبیک ساکنید؛ ولی اگر از شهرهای دورتر آمدهاید که امکان اقامت هم فراهم است.
آبوهوای زرگر قزوین، کوهستانی است و در هر فصلی از سال زیبایی و طراوت خاص خودش را دارد. اینجا هر فصلی از سال از بهار گرفته تا زمستان گردشگر میبینید؛ اما خب آخر هفتهها از همیشه شلوغتر است؛ چون ساکنان قزوین و کرج و تهران برای تفریح یکروزه به روستا میآیند. بهترین فصل بازدید روستای زرگر
شما هم به این موضوع فکر میکنید که چطور قومی که به زبانی غیر از فارسی و ترکی قزوینی صحبت میکنند و ظاهرشان مثل اروپاییهاست به روستای زرگر رومانو رسیدهاند؟ پس اجازه دهید چند روایت برای شما بگوییم.
بعضی از مردم معتقدند که اجداد قوم زرگر رومانو در گذشتههای دور به ایران مهاجرت و در نهایت در این روستا ساکن شدهاند. این مردم کوچنشین، زرگر را بهعنوان محل اقامت خود انتخاب کردند؛ چون از نظر آنها آبوهوای خوش و خاک حاصلخیز این منطقه جایی عالی برای زندگی و سکونت بود. روستای اروپایی ایران
هنوز مشخص نشده که قوم رومانو از چه سرزمینی به زرگر آمدهاند و چرا اصلا از محل سکونت اصلی خودشان تا این اندازه دور شدهاند؛ اما بعضی از روایتها میگویند که رومانوها مردمانی با سبک زندگی عشایری بودند که قرنها قبل و از مرزهای شمالی وارد ایران و در مناطق مختلفی پخش شدند.
بعد از مدتی کوچنشینی، آنها یکجانشینی را انتخاب کردند و درنهایت نوادگان آنها در روستای زرگر رومانو برای همیشه ساکن شدند.
داستان دیگری از اقامت دائم قوم رومانو در زرگر قزوین وجود دارد. بعضی از افراد میگویند که رومانوییها اصالتا ایرانیاند و چون خیلی شجاع و دلیر بودند در زمان شاه عباس صفوی بهعنوان سرباز قزلباش انتخاب میشدند.
اما روایت دیگری میگوید که رومانوها مردمانی جنگجو بودند که هیچوقت زیرِ بارِ زور حکومتهای وقت نرفتند و با آنها سرِ سازگاری نداشتند.
برای همین، حاکمهای مختلف برای اینکه از خطر آنها در امان بمانند، این قوم را در دنیا پخش کردند؛ اما هنوز مشخص نشده که کدام حکومت تصمیم به پخشکردن قوم رومانو با هدف تضعیف آنها گرفته است.
روایت سوم درباره پیرمردی از مردم روستای زرگر رومانو قزوین است که بهگفته خیلی از ریشسفیدها و قدیمیهای روستا، همه حسابوکتابهای خود را به زبان روسی انجام میداد. این روایت خودش معمایی به معماهای روستا اضافه کرده است.
جالب اینجاست که بعد از فوت پیرمرد داستان ما، دیگری هیچ خبری از استفاده از زبان روسی در نوشتههای این روستا پیدا نشد؛ بنابراین بهمرورزمان، زبان رومانو در بین اهالی رواج پیدا کرد.
همین روایتها باعث شده تا مردم روستا بگویند اصالت آنها غیر از روسیه به کشورهای دیگری مثل رومانی و یونان هم برمیگردد. اهالی روستا میگویند اجداد آنها از این کشورها به روستای زرگر قزوین مهاجرت کردهاند.
این روایت بر پایه زبان رومانویی اهالی روستا بنا شده است. زبانی که مردم روستا به آن صحبت میکنند، باعث شده تا فرضیه اصالت ایتالیایی آنها در بین مردم بومی قوت بگیرد.
اگر پای صحبت بومیهای منطقه بنشینید، آنها داستانی از سرگذشت سربازان رومی در چند هزار سال قبل را برای شما تعریف میکنند. روستای رومانوهای ایران
در این داستان، حدود ۴۰۰ نفر از سربازان رومی در زمان جنگ بین مردم ایران و روم بهدست حاکم وقت ایران اسیر شدند؛ اما پادشاه ایران بهدلیل اینکه این سربازها خیلی قوی و ورزیده بودند، آنها را میبخشد. درنهایت هم این سربازها به نزدیکی قزوین رفتند و در روستای زرگر رومانو ساکن میشوند.
در روایت پنجم آمده که بهاحتمالزیاد مردم زرگر، کولیهای اروپایی بودند که در گذشتههای دور از روستاهای اطراف تهران و قزوین سر درآوردهاند و برای همیشه در زرگر رومانو ماندنی شدند.
منبع: علی بابا