امروز در چیدانه به سراغ دکور یکی از سریالهای محبوب سالهای اخیر به نام «ونزدی» (Wednesday) رفتیم. داستان سریال زندگی ونزدی آدامز را به عنوان یک دانش آموز و تلاشش را برای بهترکردن توانایی های ذهنی اش و همچنین حل معمایی که پدر و مادرش را درگیر کرد، به تصویر می کشد. این مجموعه عرضه شده بر پلتفرم نتفلیکس است و در این روزها با انتشار فصل دوم آن دوباره بر سر زبانها افتاده است.
خانهای که ونزدی آدامز و خانوادهاش در فصل جدید وارد آن میشوند، از جنس خانههایی است که قبل از آنکه کسی درشان را باز کند، حرفی برای گفتن دارند است. نمای بیرونیاش با رنگهای روشن، سقف شیروانی دلنشین و باغچهای مرتب، آرامش و مهماننوازی را فریاد میزند. اما کافی است در باز شود تا همه چیز تغییر کند؛ ناگهان خود را در فضایی غرقشده در صورتی، گلهای بهاری و خاطرات قابشده میبینید.
اینجا جاییست که نگاه هر تازهواردی سرگردان میماند. مبلهای پارچهای نرم در طیفهای صورتی، کوسنهایی با نقشونگار بهاری. اما آنچه واقعاً فضا را زنده میکند، دیوارهایی است که از کف تا سقف با قاب عکسهای خانوادگی پوشانده شدهاند؛ لبخندها، جشنها، سفرها… همه در قابهایی با فرمها و رنگهای متفاوت.
برای ونزدی که به دیوارهای تیره، مبلمان آنتیک و نور کم عادت دارد، این خانه یک شوک بصری کامل است. او که همیشه دنیای ذهنیاش در طیف خاکستری تا سیاه جریان دارد، ناگهان خود را در دنیایی غرق در صورتی و شادابی میبیند. وقتی مادرش با ذوق میپرسد «این فضا رو کی طراحی کرده؟»، جواب کوتاه و بیحس ونزدی «یه روانی» همه چیز را خلاصه میکند.
این فضا نمونه کامل ماکسیمالیسم بهاری است؛ جایی که رنگ، الگو، و اشیای شخصی با هم ترکیب میشوند تا محیطی گرم و پرانرژی بسازند. کاغذدیواری گلدار حس طبیعت را به داخل خانه میآورد. قاب عکسها، فضا را شخصی و داستانگو میکنند. مبلمان روشن و بافتهای نرم، حس دعوتکنندگی را تقویت میکنند. این همان خانهای است که برای یک عاشق رنگ و زندگی، آرزوی همیشگی است و برای ونزدی، کابوسی در روز روشن.