با گذشت بیش از 80 سال از ورود سیمان به عرصه تجددگرایی ایران همچنان کسی مدعی ساخت مسجد شیخ لطف الله آن هم به کمتر از 18 سال نشده و مدعی دوام سیمان به بیش از 50 سال نیست.
به گزارش خبرنگار مهر، احسان ایروانی کارشناس میراث فرهنگی و گردشگری در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است نوشت: کارخانه سیمان ایران با حداقل 19 کالبد مجزا به واسطه تأسیسات زیرساختی اش همچون رگهای یک پیکر تنومند به یکدیگر متصل بودند و کوسِ تجددخواهی و تغییر گسترده فرهنگی اجتماعی و اقتصادی ایران را به صدا در آورده بودند.
فرآیند تولید سیمان، معادن، منابع انسانی، زیست کارخانه، ماشینآلات، مسکن، فروشگاهها، مذهب، حمل و نقل، بازاریابی، انبار، طرحهای توسعه مقطعی، بافت جمعیتی کارگران و مهاجران آن و مهندسان و کادر فنی و سرپرستی کارخانه، پزشکی و درمان کارگران، میراثِ پیچیده اجتماعی و فرهنگی منبعث از کارخانه، ثبت و ضبط وقایع و غیره وابسته به حداقل 30 دستگاه عظیمالجثه موجود در کارخانه و صدها و هزاران قطعه و تجهیزات و ملحقات آن بوده و هست که مانند برگهایی از دفتر خاطرات، یک دیگرگونی در ایران را رقم زده و میزند و از صدای هر یک از دستگاهها و نحوه مدیریت و پایش عملکرد آن که توسط متخصصان اروپایی شکل گرفته بود، ندائی از رحلت برخی سنتهای معماری ایرانی بلند بوده است.
اهمیت و بازخوانی این فرآیند تا جایی است که در دهههای اخیر رویکرد بهرهبرداری از محصول این کارخانه و کارخانههای احداث شده دیگر، عاملی برای تخریب و قلب اصالت معماری شده و شخصیت و پیوستگی اولیه بهرهمندی از این محصول را دگرگون میکند.
مشاهده بیشتر
اوج هنر سیمان در ایجاد بناهای عمومی کشور همچنان همان کارخانههای عظیم، عمارت شهربانی، بانکها و … دهههای 20 و 30 شمسی است که بوی معماری ایرانی میدهد و اوج هنر آن در دیگر بناهای اختصاصی دهههای 40 و 50 در کالبدهای مسکونی و در عرصههای جدید توسعه شهری همچون تئاتر شهر، برج آزادی و خانههایی با سبک نوین همچون وارطان و غیره مشاهده میشود.
مهاجرتهای گسترده به شهرها با ساخت کارخانههای مختلفِ نشأت گرفته از سیمان، مانند کارخانههای ریسندگی و بافندگی، قندسازی، چیتسازی در شهرهای بزرگ و یا تشکیل شهرهای به واسطه ایجاد کارخانهها همچون شهر گنبد کاووس به گونهای که حتی خمیرمایه فرهنگی اجتماعی و اقوام همزیست در این شهرها مرهون وجود این کارخانهها و سیمان بوده است.
صحیح یا غلط بودن این موضوع نیازمند ساعتها بررسی، تحلیل و استنتاج و بهره بردن از علوم اجتماعی و انسانی است و همچنان نیازمند خوانشی نو از برگ برگ خاطرات و رویدادهای منتج از سیمان در کشور است.
آنچنان حضور و کارکرد سیمان در حیات و نظام کشور ریشه دوانده بوده که در دورههای مختلف با نفوذ احزابی همچون حزب توده در بدنه عملیاتی و کارکردی کارخانه، قوت و ضعف بخشیدن در فعالیت کارخانه را بسته به وقایع اجتماعی سیاسی اقتصادی رقم میزدند و فرمان کارخانه را در بزنگاههای رویدادی کشور به دست گرفته بودند و البته مراودات فراملی برای توسعه و ادامه حیات جاری کارخانه نیز نمیبایست از اولویت تصمیم گیری و تعامل فراملی حکومت وقت خارج می شده است.
سیمان در صنعت ساختمان سازی پس از 62 سال از ورود آن به ایران، با تصویب قانون نظام مهندسی کنترل ساختمان در سال 1374 رسمیت یافت. آن زمان همچنان استادکاران به سنت معماری ایرانی وفادار مانده بودند و به رغم زمان بر بودن اجرا و محدودیت در کار اعم از فرم مصالح و آداب این معماری در ساخت بناهای مختلف از جمله کالبدهای مسکونی بهره میبردند.
در حوزه حفاظت از آثار ملی که نطفه قانونی آن پیش از احداث کارخانه سیمان ایران و در سال 1309 شکل گرفته تا دهههای 40 و 50 تقریباً اثر چندانی از به کارگیری گسترده سیمان وجود ندارد و همواره با دافعه استادکاران سنتی روبرو بوده تا اینکه با ورود علوم طبقه بندی شده همچون راه و ساختمان، معماری و … در قالب مشاغل و منزلت اجتماعی اقتصادی (مهندسان)، به کارگیری سیمان در این عرصه وارد حوزه عمل شده آن هم از نوع سعی و خطا و نمودار این بهره مندی شکل میگیرد.
تا آنجا که سیمان در استحکام بخشی سی و سه پل اصفهان در تقویت برج لاجیم مازندران در برجهای خرقان در مرمت بناهای عظیمی همچون عالی قاپو و غیره تجربه شده است منتها به سرعت با تجدیدنظر همان مهندسان، به کارگیری سیمان در حوزه حفاظت و احیای اماکن و آثار تاریخی نکوهیده شده و در دهههای هفتاد و هشتاد شمسی به عنوان فعلی مکروه تلقی میشود شاید از همانجاست که شکاف عجیب و غریبی بین متخصصان روزآمد ساختمانی و کارشناسان حفاظت از آثار باستانی شکل میگیرد و این دو قشر فرسنگها از یکدیگر فاصله فکری و ماهوی میگیرند و دیگر ادراکی از یکدیگر ندارند.
با گذشت بیش از 80 سال از ورود سیمان به عرصه تجددگرایی ایران همچنان کسی مدعی ساخت مسجد شیخ لطف الله آن هم به کمتر از 18 سال نشده و همچنان کسی مدعی دوام سیمان به بیش از 50 سال نیست و همچنان که گچ نیمکوب در پل عظیم گاومیشان روی سیمره وحشی با بیش از 35 متر دهانه خودنمایی میکند و گوی سبقت در تکنیک ساخت و استحکام و دوام در برابر شرایط محیطی را از سیمان ربوده است؛ همچنان گنبد سلطانیه ویترین سنت معماری ما بوده و خواهد بود.
به کارگیری سیمان در ساخت کالبد خود این کارخانه نیز شرایط ویژهای از ورود آسیبهای بیرونی و درونی را ایجاد کرده که حفاظت از آن خود موضوع و چالش پیش روی حافظان میراث فرهنگی در شرایط کنونی این کارخانه است و حیات دهها دستگاه و صدها ابزار و تجهیزات ارزشمند در داستان فعالیت و عملکرد کارخانه را تهدید میکند.
جالب توجه است که بالغ بر 150 ساختمان در طول کمتر از دو دهه از محصول کارخانه سیمان ایران احداث میشود که به لحاظ کارکردی و کاربری قریب به بیش از 50 درصد آن بیشتر در کشور وجود نداشته است، بناهایی همچون دادگستری، دانشگاه، بیمارستان با ابعاد امروزی، ایستگاههای راهآهن و … از جمله این مصادیق است. بنابراین تحول سیاسی فرهنگی اجتماعی و به تبع همه اینها تحول اقتصادی قابل توجهی در کشور روی داده است. این موضوع در انطباق با شاخصهای آثار نفیس ملی موجب میشود به قطع مجموعه کارخانه ایران (ری) و کلیه مستحدثات و ملحقات و اسناد و تجهیزات مستهلک و غیر مستهلک آن را در زمره نفایس ملی تلقی کنیم، آنچنان که حذف آن از تاریخ کشور ابهامات و شکافهای عظیمی در تحولات قرن گذشته ایجاد کرده چنانکه برهه محو شدن سنت معماری ایران و علت و علل آن را از دست خواهیم داد.
«تعریف و دامنه نفایس ملی؛ آن دسته از آثار، بناها و اماکن و محوطههای تاریخی- فرهنگی که در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده یا میشوند و به منظور رعایت مصالح و حراست از حق بهرهبرداری عمومی جامعه از آنها، در مالکیت دولت قرار گرفته یا قرار میگیرند، جز «نفایس ملی» محسوب میشوند شامل مصادیق زیر است: نمونههای منحصربهفرد بیانگر تحول تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و هنری در دوره خاص تاریخی از تاریخ تمدن ملی.»
نگارنده بر خوانش تازهای در این رابطه تاکید دارد آنچنان که نمیتوان تلقی مثبت یا منفی بودن در زمینه ایجاد این مجموعه و در پی آن کارخانههای سیمان دورود، تهران و هفتم و … متصور شد و صرفاً به وزن دهی آنچه از دست داده ایم و آنچه به دست آوردهایم بپردازیم.
کارخانه سیمان ایران (ری) به عنوان اولین کارخانه سیمان کشور در سال 1312 تأسیس شده و تا سال 1364 به کار خود ادامه داده و با استهلاک تجهیزات آن از یکسو و از سوی دیگر عدم امکان رقابت تکنولوژیک با دیگر کارخانههای سیمان، تعطیل و به هیئت تصفیه سپرده شد.
این کارخانه در 14 آذر ماه سال 1397 با شماره 32723 در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده و فروردینماه 1398 طی تصویبنامه هیئت وزیران بهعنوان اموال دولت در اختیار شهرداری تهران قرار گرفته تا با تدبیر و برنامهریزی نسبت به مواریث منقول و غیرمنقول صرفاً در جهت مرمت، بازسازی و تبدیل آن به موزه صنعت سیمان و مجموعه گردشگری با کاربریهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اقدام کند.
خبرگزاری مهر
عکاس: محمد عباس نژاد