به نور آزادی بدهیم تا همه جا روشن شود؛ روز زن گرامی‌ باد

به نور آزادی بدهیم تا همه جا روشن شود؛ روز زن گرامی‌ باد

به قلم: مژگان احمدی

حال‌تان خوب است؟ من صبر می‌کنم؛ یک فنجان چای بریزید و برگردید تا باهم کمی حرف بزنیم. درباره امروز حرف بزنیم. درباره روز زن یا روز مادر. قبلا باهم درباره اینکه چه هدیه‌ای بخریم، چطور هدیه‌هایمان را کادو کنیم یا چه دسته‌گلی برای روز زن مناسب است حرف زدیم. امروز اما می‌خواهم کمی از چیزهای مهم‌تر حرف بزنیم.

من یک زنم؛ امروز که این را می‌نویسم مادر نیستم ولی همسر چرا. شما اما شاید مادر باشید، شاید همسر، پدر یا مادر، و برادر یا خواهر باشید. فرقی نمی‌کند. به هر حال شما یا زن هستید و یا در زندگی‌تان زنانی هستند که با آن‌ها ارتباط دارید؛ و امروز نیز در تقویم مذهبی کشور عزیزمان، به عنوان روز مادر یا روز زن نامگذاری شده‌است.

چوب و هنر

امروز 8 مارس و روز جهانی زن نیست. 2 مِی و روز جهانی مادر نیست. 29 بهمن و روز سپندارمزگان زرتشتی (روز زن و زمین در ایران باستان) نیست. بلکه 20 جمادی‌الثانی مصادف با ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) است که ما آن را، هم به عنوان روز زن و هم به عنوان روز مادر می‌شناسیم و خیلی‌ها امروز را نیز -در کنار انتقادهایی که به قوانین ناعادلانه دارند- به همسران و مادرانشان تبریک می‌گویند.

امروز یا روز جهانی زن چه فرقی با هم دارند؟ شاید بزرگ‌ترها به دنبال دلایل نام‌گذاری روزها باشند، اما تقریبا مطمئنم که همه کودکان برای اینکه امروز را به مادرانشان تبریک بگویند دنبال هیچ دلیلی نیستند. ذوقِ هدیه دادن، تقدیم کردن یک دسته گل و یک آغوش مهربان چیزی‌ست که کودکان را خوشحال می‌کند و مادران را خوشحال‌تر. به هر دلیلی و در هر روزی.

اصلا به نظر شما چرا کودکان دوست دارند در اینروز مادرانشان را خوشحال کنند؟ آن‌ها شیوه محبت کردن را چطور می‌آموزند؟ و چرا برای اینکار اشتیاق دارند؟ کودکان آیینه تمام‌نمای محیط زندگی‌شان هستند. آن‌ها هدیه دادن و گل خریدن را یاد می‌گیرند. آن‌ها شیوه عشق ورزیدن و احترام گذاشتن را یاد می‌گیرند.

من همیشه می‌گویم اگر میخواهیم بدانیم رفتارهایمان خوب است یا بد، کافی‌ست یک لحظه به این فکر کنیم که مشکلی نداشتیم اگر دو چشم کودکانه در کنارمان بود و رفتارمان را تکرار می‌کرد؟

کودکان همه چیز را یاد می‌گیرند. از ما و هرکسی که با آن‌ها در ارتباط هستند. همانطور که ما در کودکی چیزهای زیادی را یاد گرفتیم و چیزهای زیادتری را ندیدم و هرگز یاد نگرفتیم. کودکان کلیشه‌های تبعیض‌آمیز را نیز یاد می‌گیرند و اغلب، آن‌ها را بازتولید می‌کنند.

می‌خواهم به شما بگویم که اگر می‌خواهید در جامعه تغییری ایجاد کنید، می‌توانید این تغییر را از خانه‌هایتان نیز شروع کنید. ما در چیدانه همواره خواستیم تا به شما کمک کنیم که خانه زیباتری داشته باشید. اما امروز، هم ما و هم شما مخاطب چیدانه خوب می‌دانیم که مدتی‌ست آرامش از خانه‌های زیبایمان رخت بَربسته و حقایق زیادی از کوتاهی‌های رفتاری‌مان، هر روز خودشان را به ما نشان می‌دهند.

شاید امروز برایمان بهتر باشد در کنار زیبایی‌هایی مثل چیدمان یک خانه قشنگ، برگزاری یک مهمانی لوکس و تهیه هدایای زیبا در چنین روزهایی، کمی هم رفتارهایمان را زیرُرو و دل‌هایمان را خانه‌تکانی کنیم. خودخواهی، نژادپرستی، و کلیشه‌های تبعیض‌آمیز از جمله کلیشه‌های جنسیتی را در جای‌جای زندگی‌مان پیدا کنیم. دو چشم کودکانه را ناظر همیشگی رفتارها و انتخاب‌هایمان بدانیم و تصمیم بگیریم به چگونه زیستن.

از خودمان بپرسیم که “ما"، چه زمانی این کلیشه‌ها را بازتولید کردیم؟ کِی ارزش‌هایمان را به هم تحمیل و نسبت به انتخاب‌ها و آزادی‌های فردی یکدیگر بی‌توجهی کردیم؟

وقتی می‌گوییم «دکترهای زیبایی پولِ بی‌عقلی زنان را می‌خورند»؛ وقتی فکر می‌کنیم کارهای خانه زنانه و کارهای بیرون از خانه مردانه هستند؛ وقتی بچه‌داری و تربیت فرزند را یک مسئله زنانه می‌دانیم؛ وقتی رانندگی زنان و آشپزی مردان را تحقیر می‌کنیم؛ یا وقتی رنگ‌ها و مهارت‌ها را زنانه مردانه می‌کنیم؛ اینطور وقت‌ها، این ماییم که درگیر کلیشه‌های جنسیتی هستیم.

اینبار که خواستیم در هنگام بدرفتاری فرزندمان مادرش را زیر سوال ببریم، به چشمان ناظر کودکانه‌ای فکر کنیم که ما را می‌بیند و یاد می‌گیرد. به این فکر کنیم که آیا مقصر این بدرفتاری فقط مادر است؟ یا این ماییم که درگیر یک کلیشه هستیم؟

همین قدر راحت نقش خودمان را نادیده می‌گیریم و این طرز فکر نادرستمان را به کودک نظاره‌گر هم منتقل می‌کنیم. بیایید این بار که خواستیم کسی را زیر سوال ببریم، به سهم خودمان هم فکر کنیم و کلیشه‌های ذهنی‌مان را پیدا کنیم.

دوست عزیز چیدانه‌ای، یادت باشد تو صرف‌نظر از اینکه زن هستی یا مرد، جوان هستی یا پیر، نیازمند هستی یا توانگر و مشهور هستی یا نه، ارزش وجودی و حقوق اولیه برابری با من و دیگران داری. تو حق داری امنیت داشته باشی، حق داری آزاد باشی، که رنگ لباست یا مدل موهایت را انتخاب کنی، که شغل مورد علاقه‌ات را انتخاب کنی، حق داری سفر کنی، درس بخوانی، ازداوج کنی، اعتراض کنی و خودت برای زندگی شخصی‌ات تصمیم بگیری.

کاش این‌روزها در خانه‌هایمان بیشتر تمرین کنیم که به جای کسی تصمیم نگیریم، خودمان را از کسی برتر ندانیم و کمی کمتر دیکتاتور باشیم.

امروز اگر برای زنی در زندگی‌مان هدیه گرفتیم؛ اینبار به همین کار اکتفا نکنیم. با او درباره آزادی‌هایی که نداشت هم حرف بزنیم. برای رنج‌هایش گوش باشیم و اجازه بدهیم تا درِ دلش را برایمان باز کند. تا با ما از حرف‌هایی بزند که پیش از این برایش امن نبودیم.

 این بار سهم خودمان از آزادی و برابری را به زنان زندگی‌مان هدیه بدهیم و روز زن را برایشان گرامی بداریم.

پ.ن: راستی ما می‌دانیم که در جامعه جهانی، روز زن برای بانوان بالای 18 سال و روز دختر برای بانوان زیر 18 سال است. اما در ایران، روز زن-مادر معمولا برای همسران-مادران (حتی یک کودک‌همسر 15 ساله) و روز دختر متعلق به بانوان مجرد است (حتی بانوی مجرد 45 ساله). 

فکر می‌کنید چرا در فرهنگ ما، جنس زن وابسته به رابطه جنسی‌اش تعریف می‌شود؟

نویسنده: مژگان احمدی

واتس‌اپ تلگرام

دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه