آن روزها جهیزیه لاکچری معنای دیگری داشت؛ ماشین لباسشوییهای سبزرنگ با درب از بالا که مثل یک دوست وفادار سالها در کنار خانواده میماندند. آبمیوهگیریهای نارنجیرنگ قدیمی که با هر صدای غرششان، نه تنها آبمیوه، که صمیمیت تولید میکردند. آنقدر با معرفت بودند که اگر با دست و پا نمیگرفتیشان، آبمیوه به همسایهها هم تعارف میشد. قاشقهای آلومینیومی و ظروف گل سرخی که انگار در هر خانهای نوستالژی مشترک بود.
خاطراتی که با وسایل قدیمی نفس میکشند کلمنهای پر از یخ که خاطرات پیکنیکهای پرازدحام را در خود نگه داشتهاند؛ روزهایی که یک خانواده ۱۰ نفره سوار پیکان میشدند و با شادی راهی سفر میکردند. فلاسکهایی که شاید گرما را به خوبی نگه نمیداشتند، اما با گرمای صفای دورهمی، چای قندپهلو را در قوریهای گلقرمز به بهترین نوشیدنی دنیا تبدیل میکردند. زودپزهایی که با هر سوت، همزمان هم غذای هاونگ را میپختند هم ضربان قلب را تندتر میکردند! و چرخ خیاطیهای شیرنشان که تیر آخر هنرمندی یک عروس بودند و حالا تبدیل به میراث خانوادگی شدهاند. این وسایل شاید جای خود را به مدلهای جدید دادهاند، اما روحیه صفا و ماندگاریشان هنوز در بسیاری از خانهها زنده است.
منبع: iirandookht