آشپزخانههای قدیمی، قلب خانه بودند. جایی که نورِ صبحگاهی با صدای قوری روی اجاق میرقصید و بوی نان تازه با چای، فضای خانه را پر میکرد. دیوارهای ساده با کاشیهای کوچک، میز چوبی که سالها زیر دست و پای خانواده خراش برداشته بود، و قفسههایی که ظروف لعابی و قدیمی روی آنها مرتب میشد، همه و همه حس و حالی داشتند که هیچ آشپزخانهٔ مدرن و شیشهای نمیتوانست به آن برسد.
فندکِ تفنگی، آن شیءِ کوچکِ فلزی با «گارانتیِ سیهزار شلیک» که همیشه گوشهٔ کشوی آشپزخانه جا خوش میکرد مثل یادگاری از دنیای دیگری است: جرقهای برای تمام فصول. طراحیاش شبیهِ یک اسلحهٔ مینیاتوری بود، دستهای که در دست میلغزید، ماشهای که یک نفس را میخواست، و نامِ ژاپنیاش «اسپارک» روی بدنه حک شده بود؛ تصویری از صنعتی ظریف که گرمایِ خانه را با مهارتِ مکانیکی تأمین میکرد.
منبع: cafenostal