لوازم داخلی و هنر های دستی: من هر چیزی را به دیوار آویزان نمیکنم اما چیزهایی هستند که از کسانی که به آنها علاقه داریم به ما رسیدهاند و نمیتوان بهسادگی از آنها گذشت.
اخیرا وقتی مشغول نظمدادن کمدهای اتاق بودیم، به یک جعبه که در آن یک دست وسیله غذاخوری وجود داشت برخوردم که از مادربزرگم به من رسیده بود. ست آن کامل نبود و طراحی آن اصلا با سلیقه من جور درنمیآمد. اما نمیتوانستم آن را بهراحتی فراموش کنم. نگاه کردن به آنها مرا یاد او و اینکه چقدر عاشقانه برای خانوادهاش غذا درست میکرد میانداخت. به جعبه دیگری برخوردم که در آن بشقابهای قدیمی بود که از مادرم به من رسیده بود. ست آن نیز کامل نبود و به نظر زیبا و باکیفیت نمیرسید اما مرا یاد مادرم و روزهای زندگی در خانه پدری میانداخت.پس از آنکه به جعبه حاوی ظروف نقرهای رسیدم که از پدر همسرم به ما رسیده بود فکری به ذهنم رسید. اگرچه این وسایل در کنار هم خیلی هماهنگ به نظر نمیرسیدند اما میشد از آنها بر روی یک میز استفاده خوبی کرد.زمانی خوبی برای این کار نبود. من در میانه کارهای مربوط به مهمانی تولد دخترم بودم و این مهمانی قرار بود بدون مادربزرگ و پدر همسرم برگزار شود زیرا مدتی بود که آنها دیگر در میان ما نبودند. استفاده از وسایلی که روزگاری متعلق به آنها بود ایده بسیار خوبی برای شرکت آنها در این مهمانی بود. ترکیب آنها با بشقابهایی که از مادرم به من رسیده بود حضور کل خانواده را نمایش میداد.
هدف من کنار هم قرار دادن این وسایل ناهماهنگ به شیوهای مدرن، شاد، و امروزی بود (مهمتر از همه اینکه مهمانی به مناسبت تولد یک نوجوان بود). از بشقابهای مادرم بهعنوان پالت رنگی اصلی استفاده کردم و به همین دلیل رنگهای اصلی میز سیاه و سفید شدند. دو رومیزی راهراه را در وسط میز قرار دادم. برای اینکه بتوانم این وسایل ناهماهنگ را در کنار هم قرار بدهم از زیربشقابیهایی سیاه و سفید استفاده کردم.
مشاهده بیشتر
حتی اگر همه وسایل شکلهای مختلفی داشته باشند، با چند زیربشقابی مناسب میتوان یک ترکیب هماهنگ ایجاد کرد و چیدمان کلی را منسجم و یکپارچه نگه داشت. یک گلدان پارچهای زیبا را در وسط میز گذاشتم و چند گل لاله تازه را در آن قرار دادم تا رنگ قرمز آن در این چیدمان سیاه و سفید تصویری زیبا خلق کند.
بشقابهای مادرم فقط 4 عدد بود و من به 6 عدد نیاز داشتم، بنابراین در قسمتهای خالی از بشقابهای خودم استفاده کردم. پس از چیدمان این بشقابها بهشدت عاشق ترکیب بشقابهایی که از مادرم به من رسیده بود و بشقابهای مدرن خودم شدم.
دستمالهای قرمز روشن مکملی برای کار من بود و باعث میشد تا فنجانهای شیری رنگ مادربزرگم در کنار تم سیاه و سفید به چشم بیاید.
اگرچه هیچکدام ما سیگاری نبودیم اما از جاسیگاریهای شیریرنگ مادربزرگم استفاده کردیم و در آنها شمع قرار دادیم.
مادربزرگ عاشق قهوه و دسر بود. و به نظر شاعرانه میآمد که فنجانهای قهوه و بشقابهای دسر تنها وسایلی بودند که در این چیدمان ترکیب فوقالعاده زیبایی ایجاد میکردند. هر قسمت میز دارای یک فنجان ویک بشقاب بود و همگی ما از خوردن کیک تولد در این بشقابها لذت بردیم.
به یاد دارم وقتی پدر همسرم این ظروف نقرهای را به من میداد به من گفت که مطمئن نیست که آنها چیزهای ارزشمندی هستند یا خیر. اما این وسایل برای ما فوقالعاده ارزشمند هستند.
در پایان وقتی چیدن میز به پایان رسید باور اینکه این طراحی مدرن با استفاده از وسایل قدیمی به دست آمده است بسیار سخت بود.
از اینکه این کار را انجام دادم بسیار خوشحالم. این وسایل خاطرات یک خانواده را در خود دارند. بدون آنها شاید میز مهمانی باز هم زیبا میشد اما قطعا چنین معنا و خاطرهای در آن حضور نداشت.
منبع:houzz | ترجمه شده توسط تحریریه چیدانه