Chidaneh.com placeholder image

طراحی صحنه فیلم «قهرمان»؛ صحنه درگیری سقوط و ایستادگی در دکوراسیون یک فیلم

به قلم: مهشید بختیاری

اگر به خاطر بیاورید تاکنون در بخش نقد و بررسی طراحی صحنه فیلم در چیدانه، آثار مختلفی از اصغر فرهادی را بررسی کردیم. اگر دنبال‌کننده فیلم‌های فرهادی باشید حتما به این نکته پی برده‌اید که در کارهای ایشان هیچگونه شخصیت سیاه یا سفیدی وجود ندارد، در حقیقت شرور مطلق یا قهرمان مطلق نداریم، در این داستان‌ها صرفا یکسری افراد معمولی و خاکستری حضور دارند که تلاش می‌کنند تا با راه‌حل‌هایی که گاها غیرمنطقی نمود می‌کند خود را از بحران‌های پیش‌آمده برهانند و بیننده را به قضاوت درمورد درست و نادرست و حق و باطل وادار کنند.

درباره فیلم «قهرمان»

این فیلم مانند آثار دیگر اصغر فرهادی فیلمی پرچالش و سرشار از فراز و فرود است. شاید اصغر فرهادی به «پایان باز» فیلم‌هایش معروف باشد اما عنصری که همواره در تمامی قصه‌ها محوریت فیلم را تشکیل می‌دهند جوهره‌ای به نام «قضاوت» است. فیلم هیچگونه قضاوتی نمی‌کند، این بیننده است که در نهایت با خود و باورهایش کلنجار می‌رود تا بتواند پایان فیلم را به دلخواه خود تمام کند و این بار هم در فیلم «قهرمان» شاهد مبارزه ایستادگی و سقوط، وجدان و بداندیشی و امید و نومیدی هستیم. این فیلم به عنوان نماینده ایران به نود و چهارمین دوره جوایز اسکار معرفی شد اما متاسفانه نتوانست به جمع پنج نامزد نهایی راه پیدا کند.

سرویس خواب بالسا

خلاصه فیلم «قهرمان»

رحیم (امیر جدیدی) که یک شیرازی‌الاصل ساده‌دل و صمیمی است، خطاط و نقاشی مطلقه بوده و به طبقه فرودست و پایین جامعه تعلق دارد و به دلیل مشکلات مالی راهی زندان شده است. او قهرمان فیلم و نماینده افرادی است که هنوز در تلاشند تا انسانیت را در درون خود زنده نگه دارند و همواره در حال نبرد درونی‌اند تا طهارت و خلوص روحی خود را از دست ندهند. در این میان رحیم و معشوقه‌اش کیفی پر از طلا پیدا می‌کنند که با آن می‌توانند بدهی رحیم را پرداخت کرده و او را از بند رهایی بدهند اما رحیم تصمیم دیگری دارد. او با چسباندن آگهی به در و دیوار محله‌ای که کیف را در آنجا یافته بودند به جستجوی صاحب کیف می‌پردازد، کم کم این کار شایسته رحیم رسانه‌ای می‌شود و زندانیان و خیریه‌ها دست به دست هم می‌دهند تا با جمع‌آوری مبلغ بدهی و راضی کردن طلبکار او (محسن تنابنده) که از قضا باجناق سابق رحیم نیز هست، او را از این مخمصه نجات بدهند. در ادامه اتفاقات مختلفی می‌افتد که بهتر است خودتان فیلم را تماشا کنید و از قصه جالب آن لذت ببرید.

عوامل فیلم «قهرمان»

نویسنده و کارگردان

  • اصغر فرهادی

تهیه‌کننده

  • الکساندر ماله‌گی – اصغر فرهادی

طراح صحنه

  • مهدی موسوی

بازیگران

  • امیر جدیدی
  • محسن تنابنده
  • فرشته صدر عرفایی
  • سحر گلدوست
  • صالح کریمایی
  • سارینا فرهادی
  • علیرضا جهاندیده

خانه ملیحه (خواهر رحیم)

این خانه متعلق به یکی از محله‌های کم‌بضاعت شیراز است. همانطور که در تصویر می‌بینید می‌توان از ظاهر کوچه و خانه‌های آن به سطح زندگی افراد این منطقه پی برد. خانه‌های کاهگلی، آجری و نم‌زده به ما می‌گوید که رحیم و اعضای خانواده‌اش متعلق به قشر نیازمند جامعه هستند و اصلا داستان فیلم قهرمان نیز بر همین اساس پایه‌ریزی شده است: فقر، نیاز و قناعت.

نمای داخلی خانه ملیحه -خواهر رحیم- بهتر از ظاهر بیرونی آن است، یعنی با دیدن تیپ و قیافه محله و ساکنین آن احتمالا فکر می‌کنید که وارد خانه‌ای فقیرانه و کم‌وسیله خواهید شد اما ناگهان تصویری از یک منزل گرم و پرجزئیات به چشمتان می‌خورد. دکوراسیون خانه خواهر رحیم نمونه بارز دکوراسیون خانه‌های سنتی در محله‌های قدیمی شیراز است، خانه‌ای با طاقچه‌ها و گچبری‌های روی سقف و دیوار، ستون‌های کارشده و تورفتگی‌ها و بیرون‌زدگی‌هایی که طراح صحنه سعی کرده است آن‌ها را با خرده‌ریزهایی مانند رادیو و کتاب و قاب عکس و … پر کند. گوشه و کنار پذیرایی خانه با اسباب و اثاثیه زیادی شلوغ شده است و گرمای خاصی را به بیننده منتقل می‌کند.

فرش‌های لاکی که اصالت و محبوبیت آن در بین ما ایرانی‌ها آن را به یک فرش خاص تبدیل کرده است در کف هال پهن شده که تا همین چند سال پیش تقریبا در هر خانه‌ای یکی از آن‌ها پیدا می‌شد. کاغذ دیواری کرم‌رنگ و طرح قدیمی، مبلمان ساده چوبی که سعی شده تا با کوسن‌های طرحدار و شلوغ رنگ و لعاب بیشتری بگیرند، پرده‌های کرکره‌ای، پشتی‌هایی که دور تا دور هال چیده شده و قرآن و کتاب‌های دعایی که در جای‌جای خانه به چشم می‌خورد نشانگر این است که در این مکان خانواده‌ای سنتی و مذهبی زندگی می‌کنند. روی در و دیوار و میز و طاقچه‌های پذیرایی قاب عکس‌های متعددی از اعضای خانواده و فامیل مشاهده می‌کنیم، تقریبا حال و هوای اتاق توسط خاطرات قدیمی و خانوادگی احاطه شده و در سیر داستان فیلم هم این پیوند و همبستگی به چشم می‌خورد، خواهر رحیم و همسرش با تمام وجود از او حمایت می‌کنند و اصطلاحا می‌خواهند هرطوری که هست زیر پر و بال این جوان تازه از حبس‌آمده را بگیرند.

درست است که طراح صحنه سعی داشته است تا با چینش نامرتب و ناموزون وسایل خانه وضع مالی متوسط این خانواده را به مخاطب انتقال بدهد اما می‌توانیم ادعا کنیم که در ریخت و پاش لوازم و جزئیات زیاد کمی افراط شده، در این خانه چشم بیننده دائما با خرت و پرت و اثاثیه خرده‌ریز درگیر است و اساسا لوکیشن پرازدحام و بی‌نظم و ترتیب چیده شده است، این صحنه‌پردازی با جزئیات شلوغ و درهم و برهم را می‌توانیم در فیلم‌های دیگر فرهادی مانند «جدایی نادر از سیمین» و «چهارشنبه سوری» نیز مشاهده کنیم. 

در یکی دو سکانس چشممان به حیاط پشتی خانه می‌افتد. در صحنه‌های مختلفی می‌بینیم که دکوراسیون داخل منزل نیز با گل و گیاه‌های فراوانی تزئین شده است و با تماشای حیاط نقلی ولی سرسبز و پرنشاط خانه، رغبت این خانواده به سرزندگی و گریز از دلمردگی را متوجه می‌شویم، همانطور که در بخش‌های مختلفی از داستان، زمانی که اتفاقات پیچیده و ناگواری افتاده و یاس و افسردگی در فضا موج می‌زند ملیحه و همسرش -حسین- در پی یافتن راه حل‌های مختلف برای نجات از بحران هستند.

و اما آشپزخانه …

در فیلم‌های فرهادی آشپزخانه لوکیشن مهمی است. تقریبا می‌توانیم بگوییم که در اکثر فیلم‌های این کارگردان اتفاقات مهمی که روند و شکل کلی داستان را تغییر می‌دهند در آشپزخانه اتفاق می‌افتد، روشی که فرهادی در پیش گرفته است تا بازنمایی منحصربفردی از تصویر زن در سینمای ایران داشته باشد. چه بسا تا پیش از این نقش زن در سینمای ایران کاراکتری فرعی و کم‌جنب و جوش بوده و اساسا تنها قهرمان داستان از میان مردها انتخاب می‌شد اما در آثار فرهادی داستان به گونه دیگریست، زن‌ها پیش‌برنده قصه داستان‌های فرهادی هستند و آشپزخانه هم که … محل جولان زن!

درب چوبی آشپزخانه، کاشی‌های گلدار قدیمی، آبگرمکن ایستاده گوشه آشپزخانه و کابینت‌های فلزی آبی‌رنگی که امروزه شاید در کمتر خانه‌ای وجود داشته باشند ما را به یاد منزل قدیمی مادربزرگهایمان می‌اندازد، فضا کوچک و جمع و جور است و مانند مابقی دکوراسیون خانه پر است از وسایل پراکنده و هنزر و پنزر که به شکل نامنظم و شلخته‌ای در گوشه و کنار آشپزخانه به چشم می‌خورند.

خانه فرخنده (همسر رحیم)

نمای کلی خانه را در تصویر زیر می‌بینیم.

خانه در مجتمعی قدیمی واقع شده که چندین اتاق نقلی در کنار هم واقع‌اند. هیچ جنبش و حرارتی در فضا مشاهده نمی‌شود و طراحی داخلی این منزل هم دست کمی از خانه خواهر رحیم ندارد، شلوغی و ازدحام حتی در چینش صحنه از ویژگی‌های برجسته فیلم‌های فرهادی است. منزلی که فرخنده به همراه مادر و برادرش در آن زندگی می‌کند دوخوابه است و یک آشپزخانه تنگ و کوچک دارد. چرخ خیاطی گوشه اتاق نشانگر این است که این خانواده با مشقت مشغول گذران زندگی هستند، بهم‌ریختگی خانه نشان از آشفتگی وضعیت بیرونی زندگی اعضای این خانواده دارد و بسیاری از وسایل بدون هیچ دلیل و توجیهی در دکوراسیون حضور دارند، به صرف این که خانه خالی و بی‌روح به نظر نرسد و ریتم زندگی در آن حفظ شود.

بد نیست بدانیم که اصول چینش دکوراسیون وابستگی زیادی به سطح اقتصادی یک خانواده ندارد، شما می‌توانید با ساده‌ترین و ارزان‌ترین اسباب و وسایل چیدمانی تمیز و مرتب داشته باشید و حس دلنشینی به ناظر منتقل کنید. درست است که در فیلم قهرمان شاهد لوکیشن‌های شلوغ و پرجزئیات هستیم اما این بهم‌ریختگی و شلختگی ظاهری گواهی بر هیاهوی حاکم بر شخصیت‌های قصه و فراز و نشیب‌هایی است که در طی داستان با آن مواجه می‌شویم و طراح صحنه به خوبی توانسته است از پس القای این موضوع بربیاید.

همچنین در چیدانه بخوانید:

نویسنده: مهشید بختیاری|عضو تحریریه چیدانه

واتس‌اپ تلگرام

دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه