Chidaneh.com placeholder image

طراحی صحنه سریال «نیسان آبی»؛ تلاشی برای به تصویر کشیدن فقر در جامعه

اگر از دنبال‌کنندگان سریال‌های خانگی باشید لااقل اسم سریال «نیسان آبی» به گوشتان خورده است. این فیلم که در ابتدا شروع خوب و موفقی داشت به تدریج دستخوش داستان‌های کلیشه و یکنواخت شد و شاید بخشی از مخاطبان خود را در بین مسیر از دست داد. این سریال که گاهی طنز، گاهی درام و در برخی صحنه‌ها ملودرام است درمورد روزمرگی‌های دو خانواده از قشر کم‌بضاعت جامعه ساخته شده و در این مطلب قصد داریم لوکیشن‌ها و مدل صحنه‌پردازی آن را با هم بررسی کنیم. با ما همراه باشید.

درمورد سریال «نیسان آبی»

«نیسان آبی» سریالی ایرانی در سینمای خانگی است که کارگردانی آن را منوچهر هادی انجام داده و تهیه‌کنندگی آن بر عهده احسان ظلی‌پور است. در این فیلم در کنار چهره‌های معروفی مانند یکتا ناصر، بهناز جعفری، سحر قریشی، جمشید هاشم‌پور و علیرضا خمسه از بازیگران و استعدادهای جوان و ناشناس هم رونمایی شده است. حسین یاری و مهران غفوریان در این سریال توانسته‌اند زوج هنری خوبی باشند و بازی‌های هماهنگی را به نمایش بگذارند.

پله و نرده های شیشه ای گام استیل
فیلم نت

خلاصه سریال «نیسان آبی»

قصه سریال درباره زندگی دو دوست به نام‌های جمشید (حسین یاری) و رضا (مهران غفوریان) نقل شده که از کودکی با هم بزرگ شده‌اند و صمیمیت خاصی بین آن‌ها در جریان است، به گونه‌ای که با دو خواهر ازدواج می‌کنند و اتفاقات مختلفی بین این دو خانواده رخ می‌دهد. ماجرای اصلی از جایی شروع می‌شود که جمشید در جوانی با رفتن به سینما با فیلم‌های «جمشید هاشم‌پور» آشنا شده و باقی زندگی خود را به عشق سینما و جمشید هاشم‌پور و نیسان آبی‌اش می‌گذراند.

عوامل سریال «نیسان آبی»

کارگردان

  • منوچهر هادی

تهیه‌کننده

  • احسان ظلی‌پور

نویسنده

  • سعید دولتخانی – سعید هوشیار

راوی

  • بهادر مالکی

طراح صحنه

  • قاسم ترکاشوند

بازیگران

  • حسین یاری
  • یکتا ناصر
  • مهران غفوریان
  • بهناز جعفری
  • جمشید هاشم‌پور
  • سحر قریشی
  • ایمان صفا
  • علیرضا خمسه
  • یوسف صیادی
  • گیتی قاسمی

خانه جمشید (حسین یاری)

این خانه در یکی از روستاهای اطراف تهران واقع شده است و خانواده جمشید دارای سطح مالی پایینی هستند و سر و وضع خانه هم این موضوع را فریاد می‌زند. با این که این خانواده دارای سه فرزند جوان است اما دکوراسیون آنقدرها هم جوان‌پسندانه چیده نشده و طراح صحنه با چیدمانی که در نظر گرفته تنها خواسته خانه را فقیرانه نشان بدهد و وضع و اوضاع اقتصادی ساکنان آن را به چشم بیننده بیاورد. 

خانه‌ای نقلی با حیاطی کوچک و کاهگلی در کوچه‌ای باریک و تنگ و ترش که تزئینات خاصی هم ندارد. شاید بتوانیم بگوییم که تنها دارایی این خانواده از دکوراسیون چند اکسسوری محدود و یک تابلوی دیواری است و دور تا دور پذیرایی را با پشتی‌های سبز و لاکی و سنتی پر کرده‌اند.

اگر از بینندگان سریال نیسان آبی باشید حتما می‌دانید که بدنه داستانی این سریال حول قصه عشق جمشید به سینما و شخصیت «جمشید هاشم‌پور» می‌گردد، جمشید مردی اهل فیلم و سینماست و با اینکه این خانواده همیشه دستشان تنگ است و هشت‌شان گرو نه‌شان است اما وقتی سری در خانه آن‌ها می‌چرخانیم به یک تلویزیون بزرگ لاکچری و کمدی پر از فیلم‌های ویدئویی برمی‌خوریم و البته شاخصه اصلی این خانه طاقچه‌ای است که به نمایشگاهی از پوسترهای سینمایی و لگوهای کوچکی از نیسان‌های آبی تبدیل شده است و بیش از هرچیز دیگری توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند.

البته که اعضای این خانواده در هر اتفاقی حامی همدیگر هستند و مفهوم «خانواده» برایشان اهمیت زیادی دارد و این موضوع را می‌توان از عکس‌های خانوادگی متعددی که در دکور خانه قرار داده شده به خوبی دریافت.

پری (یکتا ناصر) که زنی آرام و موقر و تر و تمیز است این آشپزخانه را اداره می‌کند. با وجود این که این آشپزخانه پر از خرت و پرت و آفتابه و لگن است اما طراح صحنه توانسته حس کهنه و قدیمی بودن آن را با کاشی‌های ترک‌خورده، آبگرمکن ایستاده گوشه آشپزخانه و دیگ و قابلمه‌های فرسوده به ذهن مخاطب وارد کند. هرچند در همین آشپزخانه قدیمی هم ممکن است چشممان به اقلامی بیفتد که تعجب کنیم و با سر و وضع کلی خانه چندان هم سنخیت نداشته باشند! مثل این مایکروویو و کابینت‌های چوبی تر و تمیز که قدری ما را در کهنه بودن این فضا به شک می‌اندازد.

خانه رضا (مهران غفوریان)

خانه رضا و خانواده‌اش یک اتاق کوچک سرایداری در گوشه‌ای از یک گاوداری بزرگ است و تمام اسباب و وسایل این خانواده 5نفره در یک نیسان آبی جا می‌شود. خانه حرف زیادی برای گفتن ندارد و شلوغ و بی‌نظم است. با این که می‌توان با داشتن چند وسیله کوچک و کاربردی و ارزان‌قیمت خانه‌ای باانضباط و مرتب داشت اما طراح صحنه هیچ هماهنگی و انسجامی برای این دکوراسیون قائل نشده و بیشترین بهم‌ریختگی را اعمال کرده است. همه پرده‌ها با هم متفاوتند و هرکدام ساز خودشان را می‌زنند، بوفه خانه هم نصف متراژ پذیرایی را اشغال کرده و هیچ وسیله دکوراتیو و قابل نمایشی جز چند دست پارچ و لیوان قدیمی ندارد و در کل اوضاع خانه درهم و برهم است. 

در یک جمع‌بندی می‌توانیم بگوییم که سریال نیسان آبی بیشترین تلاش خود را در فقیرانه و نابسامان نشان دادن زندگی اهالی این روستا داشته است، اما کارگردان این سریال (منوچهر هادی) که استاد ساختن فیلم‌های لوکس و لاکچری از خانواده‌های متمول در عمارت‌های باشکوه و مجلل است شاید چندان هم به اوضاع زندگی دهک‌های پایین جامعه اشراف نداشته است و از خانه و زندگی قشر کم‌بضاعت تنها صحنه‌هایی بی‌قاعده و نامنظم را شاهد هستیم.

 

همچنین در چیدانه بخوانید:

 

نویسنده: مهشید بختیاری | عضو تحریریه چیدانه

 


دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه