اصفهان امروز با بحرانی خاموش و مهلک روبهروست: فرونشست زمین. بر اساس دادههای رسمی و پایشهای ماهوارهای، نرخ فرونشست در برخی نقاط این شهر و دشتهای اطراف به ۱۵ تا ۱۸ سانتیمتر در سال رسیده؛ رقمی چند برابر حد بحرانی جهانی. این پدیده نه حاصل زلزله یا بلای طبیعی، بلکه نتیجهی مستقیم خشکی طولانیمدت زایندهرود، برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی و توسعهی بیمحابای کشاورزی و صنعت است.
زمینِ خالی از آب، دیگر توان نگهداشتن خود را ندارد. خاک فشرده میشود و این نشست، برگشتناپذیر است. نتیجه آنکه میراث تاریخی اصفهان ــ از پلهای صفوی تا میدان نقشجهان ــ بر بستری ناامن ایستادهاند. سیوسهپل و خواجو، که زمانی شاهکارهای سازهای و آبی ایران بودند، امروز ترکهای پنهان را بر اندام خود حس میکنند. میدان نقشجهان، عالیقاپو و مسجد امام نیز در معرض نشستهای نامتقارن و ترکهای خطرناک قرار گرفتهاند. حتی بافتهای قدیمی و خانههای تاریخی شهر نیز نشانههای نشست را در کفها و دیوارهایشان آشکار کردهاند.
فرونشست تنها خاک را نمیبلعد؛ بلکه حافظهی تاریخی و هویت فرهنگی ما را در معرض نابودی قرار میدهد. اگر امروز کاری نکنیم، فردا شاید نه پلی برای عبور باقی بماند و نه میدانی برای ماندن. راهحل کامل وجود ندارد، اما میتوان روند را کند و آثار آن را مدیریت کرد. بازگرداندن جریان حداقلی و پایدار زایندهرود، مهار چاههای غیرمجاز، اصلاح الگوی کشت، و بازچرخانی آب در صنایع بزرگ از مهمترین اقداماتی است که باید فوراً در دستور کار قرار گیرد.
حفاظت از میراث اصفهان یعنی حفاظت از خاک و آبی که زیر پای آن است. معماری، تنها دیوار و طاق نیست؛ بنیان آن، زمینی است که بر آن میایستیم. اگر زمین فرونشیند، میراث نیز فروخواهد ریخت. امروز وظیفه ماست که از «نصف جهان» پاسداری کنیم تا فردا هنوز جهانی برای روایت باقی بماند.