در معماری اصیل ایرانی، کاشیکاری تنها یک تزئین نبود، بلکه زبانی برای روایت زیبایی و فلسفه زندگی بود. این هنر مقدس از دوران باستان در بناهای ایرانی حضور داشت، اما در دوره اسلامی به اوج شکوفایی خود رسید.
درِ کهن شیراز با کاشیهای آبی فیروزهای، زرد طلایی، مشکی اسرارآمیز و قرمز جگری، گویای حکایتی ناگفته است. هر رنگ در این کاشیکاری نماد یک مفهوم عمیق است: • آبی: نماد آسمان و معنویت • زرد: نشانه خورشید و زندگی • مشکی: رمز ایستادگی و استحکام • قرمز: عشق و شهادت
این کاشیها با نقوش اسلیمی و هندسی، نه تنها چشم را مینوازند، بلکه بیننده را به دنیایی از مفاهیم عرفانی و فلسفی میبرندو هر کدام روایتگر بخشی از فرهنگ غنی ایرانی هستند.
در معماری سنتی ایران، کاشیکاری سه کاربرد اصلی داشت: ۱. حفاظت از دیوار در برابر عوامل جوی ۲. تزئین و زیباسازی بنا ۳. انتقال مفاهیم فرهنگی و دینی
کاشیهای هفت رنگ این در قدیمی، با آنکه سالها در برابر آفتاب سوزان و باد و باران مقاومت کردهاند، هنوز هم همانند روز اول، زیبایی خود را حفظ کردهاند. این استحکام و ماندگاری، نشان از مهارت استادکاران ایرانی دارد که رازهای لعاب و رنگ را به خوبی میدانستند.
امروز این در قدیمی، تنها یک اثر تاریخی نیست، بلکه دفتری است از خاطرات جمعی، که هر بینندهای را به تامل وا میدارد. شاید به راستی بتوان گفت این کاشیها، زیباترین شعر جهان هستند؛ شعری که در سکوت چوبهای فرسوده، هنوز هم خوانده میشود.
منبع: sadeghmiri10