Chidaneh.com placeholder image

طراحی صحنه فیلم «بی‌پولی»؛ رسیدن از اوج رفاه به اوج فقر

شاید بتوان گفت شرایط مالی خوب، متوسط یا ضعیف از تاثیرگذارترین عوامل روی چیدمانی باشد که شما به تماشاچیان منزل خود هدیه می‌دهید. به طبع هر چه شما بیشتر برای ظاهر منزل یا اتاق و محل کار خود هزینه کنید، فضای بیشتری از آن مکان را تحت تاثیر سلیقه ی خود قرار داده‌اید و اگر این هزینه کمتر از حد معمول باشد، بُرد تاثیرگذاری بر روی آن مکان به دست شما کمتر خواهد بود. فیلم دکور این هفته سر وقت خانه و خانواده‌ای رفته که از طبقه‌ی مرفه جامعه به طبقه فقیر نقل مکان می‌کنند و زندگی آنها، تحت تاثیر این فقر دستخوش تغییرات بزرگی میشود.

درباره فیلم بی پولی

بی پولی به کارگردانی حمید نعمت الله، ساخته‌ی سال 1386 است که داستان زوجی جوان را روایت میکند. این زوج در ابتدای سال‌های زندگی خود از وضعیت مالی بسیار خوبی برخوردارند، اما این رفاه با بی‌کار شدن و بی پولی مرد خانواده از بین میرود و وضعیت زندگی این زوج جوان با تولد فرزندشان هر روز وخیم تر از دیروز می‌شود. هرچند که پدر خانواده از سر غرور سعی بر مخفی کردن این بی پولی از همسر و اقوام خود دارد اما این کار چندان هم آسان نخواهد بود …

سرویس خواب بالسا
سرویس خواب بالسا

عوامل فیلم بی‌ پولی

  • کارگردان :حمید نعمت الله
  • نویسندگان :حمید نعمت الله ، هادی مقدم
  • تهیه کننده :مصطفی شایسته
  • بازیگران : بهرام رادان، لیلا حاتمی، حبیب رضایی، امیر جعفری، سیامک انصاری، بابک حمیدیان، نادر فلاح و …
  • طراح صحنه: کیوان مقدم

خانه‌ی زوجی جوان، قبل از بی پولی

بر خلاف شحصیت مغرور و شهرت طلب ایرج (با بازی بهرام رادان) خانه‌ی او بسیار ساده، دور از تجمل، اما در عین حال شیک است. اشیای خانه خیلی زرق و برق دار نیستند اما گران قیمت بودن تک تک آن‌ها کاملا مشهود است. شاید بتوان گفت فضای خانه بیشتر تحت تاثیر سلیقه‌ی  لطیف و زیبای همسر او یعنی شکوه(با بازی لیلا حاتمی) قرار گرفته و در سادگی دلنشینی به سر میبرد. 

خانه‌ی این زوج جوان کاملا به روز چیده شده و تمام وسایل در طیف رنگی خاصی از قهوه ای و کرمی کنار هم قرار گرفته اند. در این خانه خبری از مبلمان کلاسیک و پرده‌های پر نقش و نگار نیست اما سعی شده رنگ پرده‌ها، مبلمان، فرش‌ها و میز و صندلی با هم هم‌خوانی داشته باشند. تابلوها در جای مناسب روی دیوار نصب شده‌اند و حتی نقاشی روی آن‌ها سبکی از نقاشی جدید است که با سلایق امروز کاملا مطابقت دارند. 

نظم خانه خبر از خانمِ خانه دارِ با سلیقه ای میدهد که از سلایق سنتی دور بوده و سلیقه ‌ای مدرن را در خانه خود پیاده کرده و بسیار هم در این کار موفق عمل کرده است.

مطلب پیشنهادی: طراحی صحنه فیلم «فروشنده»؛ نمایی از تعرض در طراحی خانه

خانه پدری ایرج؛ خانه‌ای که ایرج از آن گریزان است

خانه ی پدر ایرج که در مناطق پایین شهر قرار دارد، همان خانه ایست که ایرج تمام تلاشش را کرده که از آن جا فرار کند‌. خانه‌ای با حیاط و حوضی کوچک که کل خانواده در طبقه به طبقه ی آن در کنار هم زندگی میکنند. خانه ای که از هرگونه مدرنیته دیر بوده و حال و هوای کوچه‌ها و خانواده های قدیمی را برای همه تداعی میکند. حیاط قدیمی با حوض داخل آن، ساختمان آجری چند طبقه، فرش های دستباف همه و همه کابوس کودکی ایرج بوده اند که او برای فرار از آن‌ها تلاش خود را کرده و به طراح لباسی موفق تبدیل شده است.

ظروف آشپزخانه ای که خبر از بی پولی میدهند

در طول فیلم، ما با سکانس‌هایی در آشپزخانه ی ایرج و شکوه مواجه میشویم. اگر به روی اوپن آشپزخانه دقت کنید، میبینید که ظروف حبوبات و مواد غذایی به صف پشت سر هم چیده شده اند و در هر سکانس خالی تر از سکانس قبلی میشوند. تا جایی که در سکانس های پایانی دیگر چیزی درون آن‌ها دیده نمی‌شود. 

ظاهر خانه هنوز به علت غرور ایرج که حاضر به فروش هیچکدام از وسایل دکوری و گران قیمت خانه نیست در مجلل‌ترین شکل قرار دارد اما واقعیت داستان را بطن خانه یعنی همین ظرف‌های تو خالی بیان می‌کنند. واقعیتی به نام بی پولی که ایرج نمی تواند آن را از خودش و همسر و فرزندش مخفی کند.

مطلب پیشنهادی: طراحی صحنه فیلم «بمب، یک عاشقانه»؛ خیابان‌ها و خانه‌هایی جنگ زده

شرکت جعلی؛ خانه‌ی دوم ایرج

شرکت جعلی ایرج و دوستانش که حالا تبدیل به خانه‌ی دوم او بعد از بی کاری شده است، بیشتر شبیه به خانه‌ی دانشجوییِ چند دانشجوی جوان است تا یک شرکت تولید پوشاک! اما چیزی که به شدت در این اتاق چند متری موج میزند  و در آن حکم فرماست، بی پولیست. پنکه‌های خراب در چندین جای اتاق دیده می شوند. تمام زمینِ اتاق را فرشی کهنه که خیلی هم اندازه‌ی متراژ اتاق نیست پر کرده است. 

یخچال سفیدی که همیشه خالی است مهری بر بی پولی دوستانی میزند که کنار هم صبح را شب میکنند. تخت خوابی تک نفره در گوشه اتاق دیده میشود که ماهیت این اتاق را از یک شرکت تجاری بودن دور میکنند و شرکت ایرج را به شرکتی جعلی بدل می‌ نماید. شرکتی که حالا بیشتر تبدیل به یک پناهگاه برای کسانی شده که به هر دلیلی مجبورند در آن اقامت داشته باشند.

مطلب پیشنهادی: طراحی صحنه سریال «قورباغه»؛ اختلاف طبقاتی دو بچه زرنگ

خانه‌ی احمد، خانه ای ایده آل برای شکوه

احمد (با بازی نادر فلاح)، که به دوست روز‌های سخت ایرج تبدیل شده است بعد از ازدواج به خارج از تهران نقل مکان کرده و در همانجا خانه و خانواده تشکیل داده است. خانه‌ی کوچک او بسیار سنتی اما تمیز و باصفاست. از چراغ نفتی و رختخواب‌های خانه‌ی او می‌توان گفت که از وضعیت مالی خیلی خوبی برخوردار نیست اما زندگی بسیار شیرینی با همسرش دارد. زندگی‌ای که شکوه با آن خانه‌ی شیک و لوکس خودش و ایرج، به آن غبطه میخورد.

مهر و محبتی که خانه را برای شکوه زیباتر کرده‌اند نقش و تاثیر اثاثیه و دکوراسیون را کمرنگ‌تر از محبت اعضای خانه نشان می‌دهد. مهر و محبتی که شکوه مدتهاست حسرت آن را می‌خورد.

مطلب پیشنهادی: طراحی صحنه فیلم «دایره زنگی»؛ اختلاف عقاید خانواده‌ها در یک جامعه کوچک

خانه‌ی زوج جوان، بعد از بی پولی

بعد از بی حوصله شدن شکوه به خاطر دروغ‌های ایرج، نظم کم کم از خانه‌ی آن‌ها میرود. برق‌ خانه به دلیل عقب افتادگی پول برق قطع می‌شود و دیگر نوری وجود ندارد تا زیبایی‌های خانه‌ی ایرج را به رُخ باجناق و فامیل‌های همسرش بکشد! 

بعد از بیدار شدن ایرج از خواب غفلت تمام وسایل خانه به فروش می‌رسد. دیوارهای خانه خالی از تابلوهای رنگارنگ میشوند و تلویزیون چند اینچی از خانه خداحافظی می‌کند. همه اثاثیه از خانه پر میکشند بجز وسایل گیتا دختر ایرج که این فقط بخشی از فداکاری‌های یک پدر برای خانواده اش است. با خالی شدن وسایل، عشق به آغوش خانواده ی کوچک باز میگردد و خانه تبدیل به خانه‌ای میشود که شکوه آرزویش را در سر می‌پروراند.

دیگر مطالب فیلم دکور نیز برایتان جذاب خواهد بود:


دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه